|
چرا رفتی ؟! چرا؟ من بیقرارم |
|
به سر سودای آغوش تو دارم |
|
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست |
|
ندیدی جانم از غم ناشکیباست |
|
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم |
|
به سر سودای آغوش تو دارم |
|
خیالت گر چه عمری یار من بود |
|
امیدت گر چه در پندار من بود |
|
بیا امشب شرابی دیگرم ده |
|
ز مینای حقیقت ساقرم ده |
|
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم |
|
به سر سودای آغوش تو دارم |
|
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم |
|
به سر سودای آغوش تو دارم |
|
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست |
|
ندیدی جانم از غم ناشکیباست |
|
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم |
|
به سر سودای آغوش تو دارم |
|
دل دیوانه را دیوانه تر کن |
|
مرا از هر دو عالم بی خبر کن |
|
دل دیوانه را دیوانه تر کن |
|
مرا از هر دو عالم بی خبر کن بی خبر کن |
|
بیا امشب شرابی دیگرم ده |
|
ز مینای حقیقت ساغرم ده |
|
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم |
|
به سر سودای آغوش تو دارم |
|
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم |
|
به سر سودای آغوش تو دارم |
|
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم |
|
به سر سودای آغوش تو دارم |